صفحه اصلی / مقالات / سازوکارهای اجتماعی در مدیریت بحران‌های طبیعی

سازوکارهای اجتماعی در مدیریت بحران‌های طبیعی

پایگاه شمس؛ معصومه اشتیاقی، دانشجوی دکترای جامعه‌شناسی دانشگاه مازندران

در این مقاله به چند سوال محوری در مورد سازوکارهای اجتماعی موثر در مدیریت بحران سیل پاسخ داده می‌شود از جمله اینکه سازماندهی ذینفعان پیرامون سیل چه نقشی در مدیریت سیل دارد و مسئولیت اجتماعی ذینفعان به چه نحو است؟

مقدمه

طبق اولین بیانیه مشترک برنامه محیط زیست و توسعه سازمان ملل متحد که بین ۱۳ کشور منعقد شد «انسان از حق اساسی آزادی، برابری و شرایط مناسب زندگی در محیطی که شان انسانی و خوشبختی او را تامین کند برخوردار است. او میتواند مسئولیت رسمی حمایت و اصلاح محیطزیست را برای نسل خود و نسلهای آینده بر عهده گیرد». بیتردید عوامل آشکار و پنهان متعددی در بستر زمان زمینه تشدید بحران سیلهای اخیر در کشور است. تخریب و دستبرد محیط زیستی هم چون تبدیل جنگلهای منطقه به زمینهای زراعی و مسکونی، تجاوز به حریم رودخانه، برداشت بیرویه شن و ماسه از جمله علل این فاجعه محیط زیستی به شمار میآیند. در این میان، ساخت و سازهای بیرویه در حریم رودخانهها و جنگلها، کم بودن عرض معابر شهری، مسدود بودن دهانه پلها توسط درختان بریده شده، سدسازیها و غیره نیز منجر به تشدید سیلاب در کشور شده است.

نقض قوانین و اصول حاکم در حفظ و پاسداشت محیط زیست علت علل مسئله به شمار میآید. چگونگی و چرایی عملکرد دولت به عنوان مجری قانون در اجرای قوانین حاکم برای حفظ و پاسداشت محیط زیست بخشی از شکلگیری مساله است. این که چرا شهروندان در حفظ حقوقشان بر داشتن محیط زیستی سالم و امن برای خود و نسلهای آینده دچار اهمال کاری شدهاند نیز موضوعی است که میتواند مورد کنکاش قرار گیرد. در یک صورتبندی کلی، مسائل ‌محیط زیستی نتیجه رفتارهای اجتماعی‌اند و مهمتر از آن حلشان مستلزم کوشش اجتماعی است.

همواره شاهد بحرانهای طبیعی به شکل زلزله، طوفان، یخبندان و سیل خواهیم بود و این موضوعی نیست که مختص یک دوره یا بازه زمانی خاص باشد؛ اما این که چه ساز وکارهایی را باید اتخاد کرد تا در مواجهه با این بحرانها حداقل آسیب را دید و هزینهها را کمینه کرد موضوعی است که از دو بعد دولتی و اجتماعی میتوان بدان پرداخت. بیتردید اجتماعات محلی اولین حاضرین و کمک کنندگان به آسیب دیدگان سیل هستند. ادراک خطر و مهارت های مقابله با سیل از مواردی است که می تواند به کاهش آسیب ناشی از سیلاب منجر شود. تابآوری اجتماعی در مدیریت بحران های طبیعی چون سیل جایگاه ویژه ای دارد. مادامی که آرایش نهادی جامعه به نحوی باشد که به واسطه آن ظرفیتهای مشارکت، مسولیتپذیری، خودکارآمدی، شبکه‌های اجتماعی، حمایت اجتماعی، اعتماد متقابل و انسجام اجتماعی وجود داشته باشد ، امکان جهت‌گیری حرکتهای فردی و جهتدهی مجموعهی کنش‌های فردی در جامعه ممکن میشود.

به عبارت دیگر، سرمایه اجتماعی محلی، دانش بومی و داراییهای محلی با همکاری و هماهنگی دولت و نهادهای مردمی جایگاه ویژه ای در حل بحرانهای طبیعی چون زلزله یا سیل در اجتماع محلی دارد. کار داوطلبانه و حمایت اجتماعی آسیب دیدگان سیل، در حین و پس از سیل از مواردی است که میتواند مخاطرات انسانی و اجتماعی ناشی از سیل را به حداقل برساند. به واقع توجه به ساز وکارهای اجتماعی در مواجهه با بحرانهای محیط زیستی یکی از راهبردهای اساسی در حل مساله است. در ادامه نوشتار حاضر سعی خواهد شد ساز وکارهایی با صبغه اجتماعی در حل مشکل سیل را به تصویر بکشیم و راهبردهای اجتماعی را با توجه به تجارب جهانی مطرح کنیم. در این مقاله به چند سوال محوری در مورد ساز وکارهای اجتماعی موثر در مدیریت بحران سیل پاسخ داده شود.

  • سازماندهی ذینفعان پیرامون سیل چه نقشی در مدیریت سیل دارد؟
  • مسولیت اجتماعی ذینفعان به چه نحو است؟
  • اصول مشارکت ذینفعان در زمان بحران چیست؟
  • مکانیزم تاثیر سرمایه اجتماعی در مدیریت سیل به چه صورت است؟
  • راهبردها و اقدمات برای مدیریت بحران سیل بر چه محورهایی باید استوار باشد؟

سازماندهی ذینفعان سیل

در شرایط بحرانی ناشی از سیل یکی از اقدامات ضروری آن است که یک دیدگاه مشترک را که منعکس کننده نیازها، آرزوها و نگرانی های همه ذینفعان مربوط است در ابتدا ایجاد کنیم. طراحی ساز وکارهایی برای مدیریت سیلاب، شامل مشارکت همه ذینفعان در بخشهای مانند کشاورزی، ماهیگیری، جنگلداری، صنعت، مدیریت شهری و ساکنین محلی است. این امر در درجه اول مستلزم شناسایی کلیه ذینفعان است. سازمان دهندگان سیل میتواند شامل ۱) اعضای جامعه محلی، ۲) مسولان محلی، ۳) مسولان دولتی، ۴)سازمان های غیر دولتی، ۵) سیاستگذاران و ۶) رسانهها باشد.

لازم است در ابتدا شناسایی ذینفعان مرتبط مستقیم و غیرمستقیم صورت گیرد و پس از آن؛ این که چگونه سازماندهی گروههای در معرض خطر شامل زنان، سالخوردگان، کودکان و اقلیتهای قومی در فعالیتهای اجتماعی مربوط به مدیریت سیل ترسیم شود. این که جایگاه و شرایط شان به چه صورت است در وهله بعد توسط همین سازمان دهندهها تدقیق شود. هر ذینفع دارای درک متفاوتی از خطر است. اعضای جامعه و گروه های مختلف دارای آسیب پذیری و ظرفیتهای مختلف هستند که براساس سن، جنسیت، طبقه، منبع معیشت، قومیت، زبان، دین و مکان فیزیکی تعیین میشود.

شناسایی ذینفعان و کنار هم قرار گرفتن آنها در مدیریت بحران سیل پیش، حین و پس از آن میتواند صدمات و هزینهها را به حداقل برساند و مدیریت یکچارچهای را تحت لوای واحد با حداقل هدر رفت منابع و اقدامات به همراه داشته باشد. این در حالی است که در سیلهای اخیر ما شاهد چندپارگی اقدام از سوی سازمان دهندگان جدا جدا بودهایم که این امر خود نتیجه عدم شناسایی و سازماندهی یکچارچه و منسجم کلیه ذینفعان حادثه سیل اخیر بوده است.

مسولیت اجتماعی ذینفعان

بیانهها و دستورالعملهای کنفرانسهای بینالمللی تاکید ویژه بر حقوق و مسئولیت جمعی و فردی دارند. در بعد فردی به نقش آموزشهای محیط زیستی و در بعد جمعی به نقش بلامنازعه دولتها در حفاظت از محیطزیست اشاره شدهاست. جانسون (۲۰۰۳) اشاره دارد به این که مسولیت اجتماعی یکی از نقشهای اساسی مشارکت در کمک به رفاه جامعه در ابعادی چون حذف فقر و بیکاری و حفظ محیط زیست است. مشارکت جامعه محلی در حین و پس از سیل میتواند زمینه مشترک برای غلبه بر تفاوتها بین ذینفعان را فراهم کند. با تمرکز و هماهنگی، کاهش ضرر و به حداکثر رساندن مزایای سیل فراهم خواهد شد. احساس مسولیت و تعلق به محل گزینههای مناسب را ایجاد میکند و ممکن است از درگیریهایی که بین ذینفعان با منافع مختلف رخ دهد، اجتناب کند، زیرا همه نیازها را در نظر میگیرد و از این طریق همگان تلاش می کنند تا خطرات سیل به حداقل برسد. در شکلگیری مسولیت اجتماعی در جامعه ، دولت نقش هدایتگری و میانجی را بر عهده گیرد. دولت با کنار هم قرار دادن افراد و گروههای اجتماعی میتواند در بسیج عمومی برای پذیرش مسولیت اجتماعی شهروندان فعال باشد. امکان وقوع این قدرت دولت بسته به سطح سرمایه اجتماعی دولت در رابطه با جامعه دارد. در شرایطی که اعتماد و مشارکت با دولت کمترین دستاورد عمومی را داشته باشد، توقع پویایی مسولیت اجتماعی امری مخدوش و کم رنگ خواهد بود. نمود عینی این فرسایش اعتماد را میتوان در سطح تنظیمات اخیر دولت و مردم در مواجهه با سیلهای اخیر دید.

اصول مشارکت در سیل

شناسایی وضعیت موجود، تجزیه و تحلیل شرایط پیرامون سیل، تهیه الزامات و نیازها، نظارت و ارزیابی فعالیتها و اقدامات از مراحلی است که در حادثه سیل باید در دستور کار قرار گیرد. مشارکت جامعه در هر یک از این مراحل در مواجهه با سیل ضروری است. مهم است که مشخص شود چه نقشی از هر یک از ذینفعان انتظار می رود. نقش و مسئولیت های خاص ذینفع باید بر اساس درک و تواناییهایاش شناسایی شود. هرکدام از ذینفعان تصمیم گیرنده نقش خاصی را بازی میکنند و میتوان گفت که دارای یک حوزه نفوذ در رابطه با فعالیتهای مرتبط با مسئله هستند. چند اصل در مشارکت باید لحاظ شود:

  • کاهش آسیب پذیری
  • پایداری فعالیت ها در رویدادهای بحرانی مثل سیل و زلزله
  • ایجاد بسترهای مشارکت عمومی و خصوصی
  • ارزیابی اثرات همکاری با توجه به منابع محدود مالی و انسانی
  • به کارگیری بهترین روشها با توجه به تجربه و تکنولوژی دانش جامعه محلی
  • ارتباط بین نیازهای فردی و آمادگی دولت.

اما این که ما در مواجهه با بحرانهای طبیعی چون سیل چقدر این ساز کارها را به کار میگیریم مورد ابهام و نیازمند بررسی دقیق است. اما اصلی که باید رعایت شود آن است که مشارکت باید منتهی به کاهش سطح آسیب در محل، ایجاد زمینه فعالیت بخشهای مختلف جامعه و به کارگیری حداکثری ظرفیتهای محلی به شکل پایدار و زمانمند باشد.

سرمایه اجتماعی در بحران سیل

تجربه نشان داده به هر میزان سرمایه اجتماعی در محلی که حادثه سیل رخ داده بیشتر باشد، احتمال بسیج مردمی در حین و پس از سیل برای کمک بالاتر میرود. در کشور نیجریه طی سال های ۲۰۱۲ و ۲۰۱۷ هشدارهای مکرر از وقوع سیلاب داده شد که دستور بر آمادگی فوری داده شد. این در حالی بود که به دلیل اختلافات بین دولت و جامعه محلی، کمترین تعامل و هماهنگی با دولت از سوی مردم صورت گرفت. آن چه در این بین باعث کاهش اعتماد مردم به دولت شده بود سابقه بد آژانس های دولتی در سازماندهی بحران بوده است. اقدامات دولتی به گونه ایی بود که فرسایش اعتماد و در نتیجه ضعیفترین سطح تعامل و سازماندهی حین و پس از بحران را به همراه داشت. سرمایه اجتماعی باعث اعتماد به یکدیگر در کمک رسانی حین و پس از سیل میشود و میزان مسولیت پذیری اجتماعی و مشارکت اجتماعی را افزایش میدهد. مدیریت آوارگان سیل مستلزم اعتماد جامعه محلی به دولت است در غیر این صورت میزان خسارت به چند برابر خواهد رسید.

راهبردهای ملی در سازماندهی سیل، درسهایی برای آینده

  1. تشکیل کمیته مدیریت سیل

جهان در مواجه با سیل سعی کرده با ایجاد کمیتههای مدیریت سیل (CFMCs) )، ساختارها، نقش ها و مسئولیت های واضح مشخص شده قبل، در طی و پس از سیل ایجاد کند که به مثابه یک پلت فرم موثر برای سازماندهی بیشترین آسیبها مد نظر قرار گیرد. نمونههایی از این تجارب در جدول پایین آمده است.

۲. جمعآوری دادههای میدانی از محلهای سیل زده

جمع آوری داده های تجربی مواجهه ساکنان محل سیل زده با سیلاب و نقشه برداری محل از کارهایی است که باید برای کسب اطلاعات، آمادگی و در پی آن اقدامات صحیح در دستور کار قرار گیرد. این داده ها می تواند به مثابه تجربه تاریخی ثبت شود و در آینده برای مدیریت بحران با کمترین آزمون و خطا در اختیار مسولین قرار گیرد. سازمانده های سیل لازم است برخی ملاحظات را به کار گیرند. از جمله مواردی ذیل:

  • نقشه برداری خطرات و منابع برای شناسایی خطرات و مکانهای آسیب پذیر،
  • بحث و طوفان مغزی در مورد ساماندهی بحران در استانهای مختلف
  • شناسایی فقیرترین و آسیب پذیرترین افراد در هر جامعه محلی
  • شناسایی تمام ذینفعان برای برنامهریزی هماهنگ و به اشتراک گذاری مسئولیتها
  • تهیه تقویم فصلی برای بلایای طبیعی احتمالی و فراوانی رخدادهای آن
  • بررسی اعتبار طرح و آماده نمودن مردم برای انجام مسئولیتهای فردی شان
  • آموزش و آگاهی درباره سیل به افراد در معرض خطر سیل
  • ارزیابی نیازها و توانایی های جامعه
  • نظارت و تدوین گزارش روزانه از محل سیل زده.

۲-۱٫ طراحی فرایند اقدام در محل سیل زده

  • شناسایی فعالیتهای اجتماعی مرتبط با ذینفعان
  • راه اندازی یک کمپین اطلاع رسانی عمومی برای حفظ آگاهی جامعه و اطمینان از شرایط موجود
  • مشارکت جامعه در تصمیمگیری، پیاده سازی و بررسی اقدامات
  • شناسایی اطلاعات مورد نیاز و توسعه روش جمع آوری داده ها
  • ارزیابی ریسک (به صورت نقشه ها، جداول و نمودار ها)
  • شناسایی دقیق سیل را از طریق سوابق تاریخی و یا شنیدن صحبتهای افرادی که در معرض سیل بودهاند.
  • ثبت و به کارگیری دانش محلی موجود در زمانهای خطر سیل در محل

۳٫ شناسایی داراییهای محلی

بی تردید هر جامعه ای برخوردار از داراییها و منابعی است که میتوان در زمان بحران توجه ویژه بدانها کرد و در تسریع مدیریت و سازماندهی بحران به کار گرفت. این دارایی و منابع میتواند به صورت انسانی، زیرساختی، دانشی و غیره باشد. شناسایی و به کارگیری به هنگام ظرفیتهای جامعه محلی در زمان بحران یکی از اقدماتی است که میباید در دستور کار قرار گیرد. این موارد میتواند شامل موارد ذیل باشد:

  • منابع ساختاری و غیر سازهای (سد، خاک ریز و …)
  • مشارکت و حمایت اجتماعی جامعه محلی
  • مردم محلی با تجربه
  • اشخاص صاحب نفوذ پشتیبانی کننده مقامات دولتی محلی
  • شناسایی ذینفعان مطلع و آگاه.

بحث و نتیجه‌گیری

زمانی که به طور همزمان مشارکت جامعه محلی در کنار فعالیت نهادهای مدنی و اقدامات دولتی قرار گیرد مدیریت جامع حین و پس از بحران میسرمیشود. حکمرانی خوب در فعالیت های اجتماعی میتواند زمینه شبکهسازی و هماهنگ سازی مشارکت گسترده ذینفعان را تسهیل کند. دولت یکی از محورهای ارتقای مسولیت اجتماعی در زمان بحران است. مدیریت و سازماندهی دولت محلی و ملی در زمان سیل برای کمک به آسیب دیدگان سیل از ضروریات حکمروایی خوب است. جامعه با توسعه بیشتر به طور کلی بهتر به سیل پاسخ میدهد، زیرا ارتباط جامعه محلی با مسولان در تهیه الزامات سازماندهی سیل و واکنش به هنگام به سیل، مشارکت فعالانه است که ریشه های عمیق تاریخی دارد. تعامل دو سویه و قوی بین مردم و دولت که نتیجه سرمایه اجتماعی در محل است ظرفیت قوی در سازماندهی با کیفیت منابع و شرایط است. در بحران سیلهای اخیر بیش از هر چیز چند مسئله نمایان شده که نیازمند مداقه و اصلاح برای آینده است. ضعف مدیریت هماهنگ در زمان امداد رسانی به سیل زدگان از مواردی است که در نتیجه فرسایش اعتماد عمومی تقویت شده است. این در حالی است که سازماندگان متکثر باید در قالب یک کلیت یکچارچه برنامه مدیریت بحران را دنبال کنند.

کمیته واحد که بتواند پایگاه اطلاع رسانی و انتقال اطلاعات و آگاهی صحیح و به هنگام را بر عهده گیرد. مادامی که جامعه محلی و دولت با به نیازها و ظرفیتهای هم آگاه نباشند، بسیج منابع به درستی صورت نخواهد گرفت. شناسایی افراد ذی نفوذ در محل و مطلعان میتواند سازماندهی فعالیت های پیرامون سیل را به درستی مدیریت کند. این در حالی است که از این لحاظ شاهد نواقصی بودهایم که در نهایت باعث شد تا مسولیت اجتماعی و مشارکت جمعی در مواجهه با سیل با هدر رفت بالا رخ دهد. اگر ما ثبت دادههای قوی و صحیح در زمان بحران داشته باشیم موجب میشود در آینده با حداقل هزینه مدیریت و سازماندهی اجتماعی بحران را داشته باشیم. اگر چه ما تجربه زلزله منجیل یا بم را داشتیم اما همچنان مدیریت اجتماعی حادثه همچنان مطلوب نیست و جای کار دارد. توجه به دانش و داراییهای محلی همچنان در معادلات ما مغفول است و نقش بی بدیل سرمایه اجتماعی را نادیده میگیریم. در کل اگر کارگزان و مسولین بخواهند مدیریت بحران را به نحو مطلوب داشته باشند باید بسیج عمومی را در شکل نهادهای مدنی و مسولیت اجتماعی شهروندی با خود همراه داشته باشند. نیل به این اصل تنها از زوایه اجتماع محوری و توجه به بازآفرینی شبکههای اتصال و پیوند با جامعه محتمل خواهد بود. تشکیل کمیته راهبری سیل با به کارگیری دانش تخصصی با هدف شناسایی و ارزیابی وضعیت مناطق آسیب دیده در دستور کار قرار گیرد و رصد پایدار وضعیت مناطق کشور با مشورت جوامع محلی توسط کمیته راهبری سیل دنبال شود.

منابع

۱٫ WORLD METEOROLOGICAL ORGANIZATION, ORGANIZING COMMUNITY PARTICIPATION FOR FLOOD MANAGEMENT, WMO/GWP ASSOCIATED PROGRAMME ON FLOOD MANAGEMENT, ORGANIZING COMMUNITY PARTICIPATION FOR FLOOD MANAGEMENT – A TOOL FOR INTEGRATED FLOOD MANAGEMENT VERSION 1.0 .2008
۲٫ DISASTER RISK REDUCTION AND LOCAL KNOWLEDGE IN FLOOD-PRONE COMMUNITIES: A NIGERIAN CASE STUDY BY UCHENNA UZOMA OKOROJI A THESIS PRESENTED TO THE UNIVERSITY OF WATERLOO IN FULFILLMENT OF THE THESIS REQUIREMENT FOR THE DEGREE OF MASTERS IN ENVIRONMENTAL STUDIES IN SUSTAINABILITY MANAGEMENT WATERLOO, ONTARIO, CANADA, 2018,
۳٫ ABERQUEZ, I, MURSHED (2006). FIELD PRACTITIONERS HANDBOOK. ADPC
۴٫ HTTP://WWW.APFM.INFO/CASE_STUDIES.HTM
۵٫ HTTP://WWW.APFM.INFO/CASE_STUDIES.HTM
۶٫ HTTP://WWW.HYOGO.UNCRD.OR.JP/PUBLICATION/PDF/GUIDE/CBDMUSERSGUIDE.PD

این مطالب را نیز ببینید!

فاجعه کشاورزی بدون دانش‌بنیان‌ها

مصرف ۹۰ درصدی و هدر رفت ۶۷ درصدی آب در کشاورزی در کنار هزینه ۱۰۰ …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سیزده − 2 =