صفحه اصلی / مقالات / همکاری آبی یا جنگ آب!

همکاری آبی یا جنگ آب!

آب به پدیده‌ای در تنظیم روابط دو یا چندجانبه، منطقه‌ای و بین‌المللی مبدل شده است. به‌ صورتی که در کنار صدها نوشته و اظهارنظرهای کارشناسانه در دستور کار اغلب کشورها به لحاظ سیاسی، محیط‌زیستی و اقتصادی قرار گرفته است.

روزنامه اطلاعات دریادداشتی به قلم ابوالقاسم قاسم‌زاده، آورده است: قبل از انقلاب در ایران حساسیت آن در زیست عمومی ایران دیده شد و از طریق مذاکره و گفتگو با همسایگان، معاهده‌هایی بسته شد. در آن زمان اگرچه اهمیت آب در آینده کشور و در منطقه دیده شد اما آب به پدیده‌ای حساس و اصلی بین‌المللی که در دستور کار اول دولت‌ها قرار گیرد، نشده بود. اما امروز این پدیده و برخورداری از آن شاخص بین‌المللی پیدا کرده است.

ایران کشوری در منطقه خاورمیانه است که همه محاسبات نشان می‌دهد که این منطقه از مناطق حساس در ذخایر آبی است و منطقه نیمه خشک یا با ذخایر آبی محدود ارزیابی می‌شود. ترسیم نقشه‌های ذخایر آبی در جهان از سوی سازمان ملل زنگ خطری را به صدا درآورد که بسیاری بحران و جنگ آب را در جهان و بخصوص در مناطق کم آب که کشورهای خاورمیانه در مرکزیت آن قرار دارند، پیش‌بینی کردند. «جنگ آب» پدیده‌ای است که اغلب کارشناسان محیط زیست همچنین بسیاری از استراتژیست‌های سیاسی ـ نظامی از آن یاد می‌کنند و هشدار می‌دهند.

بعد از پیروزی انقلاب و تشکیل جمهوری اسلامی سال‌ها حساسیت لازم برای آینده آبی کشور ظهور و بروز نداشت،‌ به‌خصوص که کشور هشت سال گرفتار جنگی تحمیلی شد و همه توان مدیریت کشور با محوریت جنگ، سمت و سوی برنامه‌ریزی پیدا کرد. اما اکنون مدیران ارشد نظام دریافته‌اند که مشکل آب به سوی یک بحران ملی جهت‌گیری پیدا کرده است. دولت‌ها بعد از پایان جنگ دریافتند که باید برای آینده زیستی کشور، «نقشه راه» برای مصرف آب داشته باشند. در این مسیر ارزیابی مسیر آبی از کشورهای همسایه به ایران، به‌طور مشخص، افغانستان، عراق و ترکیه در دستور بررسی و اقدام قرار گرفت. بازنگری معاهده‌های گذشته با این کشورها زنده شد. در کنار آن در داخل از چگونگی مصرف آب از طراحی سدها گرفته تا کشاورزی و مصارف عمومی موضوع روز شد.

دکتر عراقچی معاون سیاسی امروز وزارت خارجه از جمله افرادی است که خیلی زود و از همان آغاز کار رسمی در وزارت خارجه به اهمیت آب در دیپلماسی پی برد و با انتشار کتابی که درباره مدیریت آب‌های برون مرزی نوشت، دیپلماسی آب را در دستور کار دیپلماسی کشور قرار داد. دکتر عراقچی در مصاحبه‌ای و در پاسخ به پرسش خبرنگار که «حوزه دیپلماسی آب در وزارت خارجه مبنای ساختاری و اداری دارد یا اینکه براساس رویکرد شخص شما در وزارت خارجه دنبال می‌شود؟» می‌گوید: «موضوع علایق بنده به کنار اما وقتی معاون بین‌الملل بودم یک دستیار ویژه در دیپلماسی آب تعیین کردم تا این مباحث را دنبال کند. در ساختار جدید وزارت خارجه هم یک اداره تحت عنوان دیپلماسی آب در معاونت بین‌المللی ایجاد شده هر زمان که کارش جا بیفتد ظرفیت تبدیل به یک اداره کل را نیز دارد.»

در پاسخ به پرسش خبرنگار از کتابی که عراقچی نوشته است او شرح فشرده و خوبی از شرایط کنونی مشکلات آبی با همسایگان و در کشور می‌دهد که خواندنی است. می‌گوید: «ما در وزارت خارجه مدتی است تحت عنوان دیپلماسی آب شروع به‌کار کرده‌ایم که مقوله تازه‌ای هم در دیپلماسی بین‌المللی است. مهم‌ترین بخش این موضوع مدیریت آب‌های فرامرزی است. ما برای اکثر حوزه‌های آبی یعنی رودخانه‌ها و بسترهای آبی که در دنیا وجود دارد بین کشورهای مختلف مشترک هستیم؛ چون آب مرز نمی‌شناسد.

از قدیم آب موضوع مورد اختلاف و مناقشه بین کشورهای مختلف بوده اما تاریخ به ما می‌گوید آب بیشتر از آنکه باعث منازعه و مناقشه شده باشد،‌ باعث همکاری شده است؛ یعنی کشورها، قومیت‌ها و ملت‌ها حتی اهالی یک روستا اگر هم بر سر آب کشمکش داشته‌اند نهایتاً به یک چارچوبی برای همکاری رسیده‌اند تا همه استفاده عادلانه و منصفانه‌ای از آب داشته باشند. مواردی از جنگ داشته‌ایم اما بیشتر از آن، مواردی بوده که به توافق انجامیده است.

ایران هم با معضل آب مواجه است. ما هم آب‌های فرامرزی در اطراف کشور داریم، حوزه‌های مشترک آب زیاد داریم و توپوگرافی کشورمان به شکلی است که در شرق پایین دستیم اما در غرب بالادست هستیم. یعنی در شرق از همسایگان آب به سمت ایران سرازیر می‌شود در غرب از ایران به سمت همسایگان می‌رود. در نظر داشته باشید که اینها ۲ مقوله جداگانه هستند و هرکدام مسائل خاص خود را دارد بنابراین باید بگویم ما از قدیم درگیر این موضوع بوده‌ایم. درخصوص اروندرود ما یک توافقنامه با عراق داریم، در مورد هیرمند با افغانستان یک معاهده داریم اما درباره هریرود هیچ توافق و موافقتنامه‌‌ای وجود ندارد.

آب همیشه یک موضوع سیاست خارجی بوده است و در سال‌های اخیر به علت کاهش منابع آبی این موضوع خیلی جدی‌تر شده، چون هم نزولات آسمانی کم شده هم مصرف آب زیاد شده است. بنابراین در سال‌های اخیر شاهدیم که مشکل کم‌آبی دارد خود را نشان می‌دهد. وقتی کشوری با این مشکل مواجه می‌شود طبیعی است که تلاش می‌کند از خارج شدن آب از مرزهایش جلوگیری کند؛ یعنی افغانستان مشکل ما را دارد و سعی می‌کند با ایجاد سدها و کانال‌های مختلف آب‌هایی که می‌خواهند خارج شوند را برگرداند یا نگذارد خارج شوند؛ کاری که خود ما هم انجام می‌دهیم.

علاوه بر کشور ما، همسایگان ما هم به سمت خشکسالی پیش می‌روند. برآوردهایی که وجود دارد تا سال ۲۰۲۵ منطقه ما از جمله ایران، رسماً خشکسال خواهد بود بنابراین در این شرایط اهمیت آب‌های فرامرزی بیشتر می‌شود. آب مجازی، کشت فراسرزمینی و انتقال آب موضوعاتی هستند که تازگی دارند و وزارت خارجه باید کمک کند در این مقوله‌ها تأمین آب صورت بگیرد. ما باید اهمیت دیپلماسی آب در ابعاد جدید خودش را بیشتر نشان دهیم، ادبیات آن را بیشتر کنیم و اهمیت آن را برای دیپلمات‌ها و مردم مورد اشاره قرار دهیم.»

همکاری آبی یا جنگ آب دو عنوان است که اغلب دولت‌ها و کشورها به حساسیت آن پی برده‌اند و براساس برنامه‌ریزی که سطح آن در سطوح استراتژی مدیریتی کشورها و فراتر از گرایش دولت‌ها است، جریان دارد. آنچه که در کشورمان، علیرغم حساسیتی که دولت نشان می‌دهد و وزارتخانه‌های گوناگون و نهادهای مربوط درباره آن فعال شده‌اند، همچنان نواقصی دیده می‌شود که خلاصه آن را می‌توان چنین شمارش کرد.

۱ـ آیا نقشه راهی برای مشکل و بحران آب درکشور تنظیم شده است که فراتر از گرایش‌های سیاسی یا اقتصادی گام به گام
‌از این بحران فاصله بگیریم و آینده روشنی را نشان دهیم؟ اگر چنین نقشه‌ای هم در کار باشد تا امروز ضعف آگاهی یا اطلاع‌رسانی ملی و به قول معروف «افکارسازی» دیده می‌شود که هنوز به صورت موردی، فصلی و گذرا است.

۲ـ در پاسخ به پرسش مرکزیت و محور اصلی بحران آب، آیا به داخل کشور یا خارج از کشور (همسایگان) معطوف است؟ نتیجه و گزارش دقیقی نداریم. در حالی که در درون و هنوز در مصرف آب و بهره‌گیری از منابع آبی داخلی بلبشوی فاجعه‌بار همچنان در جریان است.
برخی، سدسازی‌های بدون برنامه‌ریزی علمی و آینده‌نگری را، گروهی حفر چاه‌های ویرانگر را، بخشی در رصد خود نداشتن برنامه‌ریزی در کشاورزی و چگونگی تنظیم محصولات از محصولات استراتژیکی تا بازار پسند را و از صادرات کشاورزی تا تأمین نیازهای ضروری و لازم داخل کشور و… را شمارش می‌کنند. در بسیاری از نوشته‌ها و مصاحبه‌های کارشناسان آمارهای بسیاری ارائه داده می‌شود که بحران آب را نتیجه مشکلات فرهنگ عمومی در کشور، بستر تاریخی و جغرافیایی، مدیریت غیرعلمی والبته سلیقه‌ای و در یک کلام فقر داشتن استراتژی ملی و مدیریت اجرایی قاطع برای تحقق آن می‌دانند.

۳ـ اگر «همکاری‌ آبی یا جنگ آب» را پدیده‌ای جهانی و هشدار دهنده می‌دانیم، نقشه راه دیگر کشورها و دولت‌ها و سیاستگذاری بین‌المللی درباره آن چیست؟ و بهره‌گیری اجرایی ما(ایران) از این سیاست‌های بین‌المللی چگونه است؟
***
سخن درباره آب و زیست بشر در آینده و جایگاه ایران امروز در آن بسیار است که در بضاعت مجال و حوصله این نوشته بیش از این نمی‌گنجد.

منبع: روزنامه اطلاعات

این مطالب را نیز ببینید!

فاجعه کشاورزی بدون دانش‌بنیان‌ها

مصرف ۹۰ درصدی و هدر رفت ۶۷ درصدی آب در کشاورزی در کنار هزینه ۱۰۰ …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

1 × یک =