باران رحمت الهی است اما همین باران اگر در مسیر درست هدایت نشود، میتواند به سیلابی ویرانگر تبدیل شود و خسارتهای جبران ناپذیری به بار بیاورد. اجرای برنامههای آبخیزداری یکی از همین مسیرهای درست است. برنامهها و طرحهایی که هم فناوری سادهای دارند، هم ارزان هستند و هم مردمی
آبخیر به چه معناست و چه فضایی را می توانیم آبخیز بدانیم؟
آبخیز پهنهای است که تمام روان آب ناشی از بارش وارد بر آن را یک رودخانه، آبراهه و یا یک آب انباشت دریافت میکند. پس اگر روان آبِ جریان یافته در یک حوزه آبخیز در نهایت از آن خارج شود، به آن حوزه آبخیز باز و در صورت ذخیره شدن در داخل آن، به آن حوزه آبخیز بسته اطلاق میشود. به عبارت دیگر آبخیز واحدی هیدرولوژیک است که به عنوان واحدی فیزیکی، بیولوژیکی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی برای برنامهریزی و مدیریت منابع طبیعی تلقی میشود. در مورد وسعت حوزه آبخیز به طور جهانی اختلاف نظر وجود دارد، اما آبخیز میتواند مساحتی بین کمتر از۱۰۰ هکتار تا بیشتر از ۱۰۶ هکتار داشته باشد.
آبخیزداری به چه فرآیند و اقداماتی گفته میشود؟
آبخیزداری یا مدیریت جامع حوزه آبخیز، مفهومی است که در دهه ۷۰ میلادی توسط سازمانهای بینالمللی چون فائو (سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد) توسعه داده شد. هدف اصلی این مفهوم، انسان محوری در روند توسعه است تا حفاظت و بهرهبرداری از منابع طبیعی و محیط زیست صورت گیرد. در یک حوزه آبخیز عوامل و عناصر متعدد و متنوعی، چون عوامل طبیعی، انسانی و … دخیل هستند. مدیریت این عوامل نیازمند برنامهریزی است و این برنامهریزی باید یکپارچه و جامع باشد و تمامی جوانب را در نظر گرفته باشد. پیش نیاز هر نوع برنامهریزی، کسب اطلاعات لازم و شناخت دقیق عناصر موثر و آگاهی از واکنشهای آن ها نسبت به سایر عوامل و هم چنین ارتباط درونی و سیستماتیک هر یک از این عوامل با یکدیگر است. از آن جایی که حوزه آبخیز سیستمی طبیعی است که عوامل بیرونی غیر طبیعی مانند انسان، اجتماع، اقتصاد و سیاست نیز در آن تاثیر میگذارد، لذا نحوه برخورد و مدیریت این سیستم برای دستیابی به هدفهای مورد نظر بسیار پیچیده و حساس است. در نتیجه، اجرای موفقیتآمیز یک برنامه در یک حوزه آبخیز خاص، دلیل بر موفقیت آن در دیگر حوزههای آبخیز نیست.از اینرو، مهمترین وظیفه مدیریت در موضوع برنامهریزی آبخیز را میتوان تعیین و شناخت موقعیت اولیه و نهایی، تعیین مشکلات طرح و تدوین اهداف خاص برنامه و تعیین روش رسیدن به اهداف ذکر کرد. از طرفی، با در نظر گرفتن درجه تخریب منابع در یک حوزه آبخیز میتوان سه نوع مدیریت را اعمال کرد.
مدیریت حفاظت یعنی حفظ وضعیت موجود در حالتی که وضعیت مطلوبی باشد. مدیریت اصلاح یعنی اصلاح و بهبود شرایط و جلوگیری از تخریب منابع، و مدیریت احیاء یعنی برگرداندن شرایط مطبوع پیشین که بنا به دلایلی از بین رفته باشد و این در حالتی است که منابع تخریب شده و از بین رفته باشد. پس به طور خلاصه و در مجموع میتوان گفت که «آبخیزداری عبارت است از فرآیند تنظیم و اجرای اقدامات مناسب، به منظور مدیریت تمامی منابع موجود در آبخیز، برای فراهم آوردن محصولات و خدمات(کسب منافع)، بدون آسیب رساندن به منابع آب و خاک».
هدف از این کار چیست؟
مهار، کنترل آب و افزایش بهره وری از آن یکی از مهمترین اهداف آبخیزداری است. تامین آب کافی و مورد نیاز پایین دست، بهره برداری بهینه از منابع طبیعی موجود در حوزه آبخیز و اصلاح و توسعه اراضی کشاورزی و افزایش تولید مزارع کوچک و محدود از دیگر اهداف این کار است.از دیگر فواید این مساله میتوان به بهبود کیفیت آب تولیدی از حوزههای آبخیز،کاهش فرسایش و خطرات ناشی از بروز سیلابها، توسعه و افزایش ارزش تفرجگاهی و حمایت از حیاتوحش، اصلاح و توسعه اراضی کشاورزی، جنگل ها و مراتع، کاهش یا مهار اثرات و عواقب بلایای طبیعی، توسعه عدالت محور مناطق بالادست و پایین دست حوزه آبخیز، ارایه راهکارهای دست یابی به توسعه پایدار و مدیریت جامع و یکپارچه حوزه آبخیز با هدف حفاظت آب و خاک اشاره کرد.
آبخیزداران را پزشکان طبیعت مینامند. دلیل این نامگذاری چیست؟
مهندسی آبخیزداری علم و هنر پیشگیری و یا درمان وقایع شدید فرآیندهای بیرونی زمین مانند سیل، فرسایش و غیره، به منظور حفظ منابع آب و خاک، افزایش پتانسیل تولید بهینه و پایدار در راستای تامین نیاز و اهداف بشر است. با این تعریف، میتوان گفت در ارتباط با پیشگیری یا درمان بیماری و بیمار، بین علوم مهندسی آبخیزداری و پزشکی وجهه اشتراک وجود دارد. با این تفاوت که بیمار مورد نظر در مهندسی آبخیزداری، زمین و منابع اصلی آن یعنی آب و خاک بوده اما بیمار علم پزشکی انسان است.
در حرفه پزشکی، پزشک معالج متخصص ضمن ارتباط با بیمار، با سایر واحدهای مرتبط با کار خود برای تشخیص بیماری و تجویز نسخه رابطه تنگانگ و مستقیم دارد. یکی از این واحدها آزمایشگاه و متخصصانی نظیر رادیولوژیست، انگل شناس و پاتولوژیست است که در آن فعالیت دارند. هدف این متخصصان، تشخیص بیماری و تجویز نسخه نبوده بلکه «هست ها و نیستهای» جسم انسان را مورد بررسی و نتیجه را به صورت گزارش به پزشک ارایه میکند تا پزشک با توجه به آن جهت رسیدن به «بایدها و نبایدهای» جسمی دستورات دارویی و غذایی را اعلام کند.
در واقع پزشک با تلفیق، تفسیر و نتیجهگیری از شواهد و اطلاعاتی که از روشهای مختلف، نظیر گزارش آزمایش بیمار بهدست خواهد آورد، برنامه درمانی بیمار را به صورت رژیمی یا دارویی تنظیم میکند و در صورت نیاز به جراحی بیمار، یا خود اقدام میکند (اگر جراح باشد) و یا ضمن نظارت در تمامی مراحل درمانی و روند بیماری بیمار (مدیریت مستمر)، آن را به متخصص جراحی واگذار می کند. متخصص آبخیزداری نیز در نحوه برخورد با طبیعت آسیب دیده، دادههایی را که سایر متخصصین از جمله زمین شناسان، ژئوموفولوژیست ها، هیدرولوژیست ها، جامعه شناسان، اقلیم شناسان در اختیار او قرار میدهند، تجزیه و تحلیل کرده و دستورالعمل خود را برای پیشگیری یا درمان اعلام نموده، یا خود اقدام میکند و یا آن را به متخصصان سایر علوم محیطی نظیر عمران، مرتعداری و جنگلداری واگذار مینماید و مسلماً در تمامی مراحل ناظر بر روند سیستم حوزه آبخیز خواهد بود.
آبخیزداری نیاز به پیش زمینه چه علوم و تجاربی دارد؟
ابزار اصلی آبخیزداری، عمدتاً طرح های جامع آبخیزداری است که در آنها ضمن مطالعه و شناسایی کامل همه منابع اقتصادی، اجتماعی و اکولوژیکی آبخیز، بهترین راه حلهای علمی و عملی ممکن برای دست یابی به اهداف برنامهریزان و سیاستگذاران منطقهای و مملکتی، ارایه میگردد. این طرح ها در برگیرنده مطالعات متعددی است که نیازمند بهرهگیری از علوم مختلف از جمله: خاکشناسی، هیدرولوژی، هوا و اقلیم شناسی، زمین شناسی، ژئومرفولوژی، اکولوژی، سنجش از دور، مهندسی عمران، مدیریت پروژه، جنگلداری و مرتعداری میباشد.
منبع : قدس آنلاين