صفحه اصلی / مقالات / ورشکستگی آب نه بحران آب

ورشکستگی آب نه بحران آب

محمد علایی قائم مقام شرکت آب منطقه ای خراسان رضوی

بحران رخداد یا پیشامدی ناگھانی است که شرایط عادی را به شرایط حاد تبدیل می کند؛ این اتفاق غیرقابل پیشبینی است ولی غیرمنتظره نیست. بیشتر شرایط اضطراری و آنی است تا یک حالت ماندگار، طولانی، پویا و متغیر. با این تعریف آنچه در بھرهبرداری از منابع آب کشور و استان رخ داده است بحران نیست، چرا که دست کم ۴ دھه از عمر آن می گذرد و وقوع آن کاملا قابل پیش بینی بوده است. ایران سرزمین خشک و کم آبی است، میانگین بارش سالانه آن کمتر از یک سوم میانگین بارش خشکیھای کره زمین و حجم تبخیر و تعرق آن ۳ برابر میانگین جھانی است. علاوه بر آن پراکنش زمانی و مکانی بارش در کشور نیز ناھمخوان است؛چنان که بیش از ۷۵ درصد بارش کشور در کمتر از ۲۵ درصد مساحت است.

آنچه در ایران و به ویژه در مرکز و شرق کشور و بدتر از ھمه در دشتھای مشھد، نیشابور، فریمان و مه ولات رخ داده، ورشکستگی آب است نه بحران آن. اما از آن جا که بحران آب کاربرد بسیار عامی دارد؛ آنچه را که در حوزه آب کشور رخ میدھد «بحران آب» نام میدھند. آب از منابع تجدیدپذیر است، چنانکه سالانه ھر حوزه آبریز حجم معینی بارندگی دارد که از آن حجم میزانی تبخیر، میزانی در سطح زمین جاری می شود و رودخانهھا را تشکیل میدھد و حجمی نیز در زمین نفوذ و آبخوانھای زیرزمینی را تغذیه میکند. این گونه دوم را آب تجدیدپذیر میگویند. این حجم ھر سال ثابت نیست، از این رو میانگین درازمدت آن شاخصی برای تعیین دارایی آب ھر منطقه است. برای تعیین بود و نبود بحران آب از دو شاخص استفاده میشود، نخست شاخص کمیسیون توسعه پایدار سازمان ملل است که براساس این شاخص، بحران آب را بر پایه نسبت میانگین حجم آب تجدیدپذیر به آب برداشتی تعریف میکنند. براین مبنا در یک حوزه آبریز برداشت آب بین ۱۰ تا ۲۰درصد منابع آب تجدیدپذیر «خوب»، بین ۲۰ تا ۴۰ درصد ِی خواھد داشت. شاخص دوم، شاخص فالکن بحران «متوسط» و برداشت بیش از ۴۰ درصد «بحران» آب را در پ مارک؛ دانشمند سِوئدی است که برای تعیین بحران آب از سرانه آب تجدیدپذیراستفاده کرده است. براساس این مبنا کشورھایی با سرانه آب سالانه بیش از ھزارو ۷۰۰مترمکعب در سال در گروه کشورھای دارای تنش آبی و کشورھایی با سرانه آب تجدیدپذیر کمتر از ھزار مترمکعب در سال، در گروه کشورھای دارای کمبود آب دسته بندی میشوند. در ھر دو تعریف بحران یا کمبود آب به میانگین حجم آب تجدیدپذیر و حجم آبی که در ھر سال برداشت میشود، بستگی دارد. برداشت آب نیز به جمعیت، فرھنگ، شیوه مصرف مردم و دیگر عوامل ارتباط پیدا میکند؛ حال با فرض ثابت بودن میانگین حجم آب تجدیدپذیر کشور و استان به نسبت افزایش جمعیت، سھم ھر فرد از آب کم میشود. از آن جا که جمعیت ایران، استان خراسان رضوی و دشت مشھد در چند دھه گذشته رشد انفجاری داشته به ھمان نسبت سھم ھر فرد از آب تجدیدپذیر کاھش یافته است. ھم اکنون نسبت حجم آب مصرفی به تجدیدپذیر در ایران ۸۵ درصد و در حوزه آبریز مشھد ۱۲۵درصد است. یعنی در حوزه آبریز مشھد بیش از ۳ برابر حجم مجاز، یعنی «۴۰ درصد» از منابع آبی برداشت می شود؛ این یعنی بحران آب یا به عبارت منطقیتر ورشکستگی آب.

در کشور ۶۰۹ حوزه آبریز و در استان خراسان رضوی ۳۷ حوزه آبریز وجود دارد. در بیش از نیمی از حوزه ھای آبریز کشور و در ۳۴ حوزه آبریز استان با بحران شدید آبی مواجه ھستیم. رشد انفجاری جمعیت، مھاجرت گسترده از روستاھا و شھرھای کوچک به کلان شھرھا، توسعه بھداشت ُرآبطلب، توسعه صنعت و عمومی، گسترش زمین ھای کشاورزی و تغییر الگوی کشت از محصولات کم آببر به پ خدمات بدون توجه به ظرفیتھای زیست محیطی و حجم آب تجدیدپذیر و در یک کلام نبود طرحی مدون و علمی و برآمده از مطالعات آمایش سرزمین برای توسعه پایدار، ھمه جانبه، عدالت محور و شتاب در توسعه، مدیریت انفعالی و ناکارآمد آب و … کشور را بهطور اعم و استان را بهطور اخص با بحران شدید، گسترده و فزاینده آب روبهرو کرده است. زندگی، سرسبزی و خرمی شرق استان ھای خراسان رضوی و سیستان و بلوچستان به آب رودخانه ھای ھریرود و ھیرمند وابسته است. سرچشمه ھای این دو رود در کشور افغانستان قرار دارد. بر اساس مصوبات سازمان ملل، کشورھا در بھره برداری از آب رودخانهھای مشترک باید عرف، پیشینه بھره برداری و حقابه کشورھای پایین دست را محترم بشمارند. اما بیتوجھی به این مھم و روند افزایش بھرهبرداری در حوزه ھای آبریز در رودخانهھای مشترک نگرانی اندیشمندان را در پی داشته است تا جایی که جنگ آب را بزرگ ترین تھدید قرن کنونی میدانند و این قرن را به این مشخصه می شناسند؛ از این رو نھادھای بین المللی وابسته به سازمان ملل پیگیر این موضوع بسیار مھم و حیاتی ھستند. سند آبی بین دو کشور افغانستان و ایران در سال ۱۳۵۱ مبنی بر حقابه ایران از رودخانه ھیرمند به میزان ۲۶ متر مکعب در ثانیه، بین دو کشور مبادله شده از این رو ما نیز باید بر حق بھره برداری از حقابه مان از دو رودخانه یادشده تاکید کنیم. امید است که دیپلماسی آب و برنامهھای تامین منابع پایدار آبی و از ھمه مھمتر تدوین و اجرای برنامه جامع مدیریت آب بتواند بخشی از مشکلات موجود این بخش را حل و فصل نماید.

منبع: روزنامه خراسان

این مطالب را نیز ببینید!

فاجعه کشاورزی بدون دانش‌بنیان‌ها

مصرف ۹۰ درصدی و هدر رفت ۶۷ درصدی آب در کشاورزی در کنار هزینه ۱۰۰ …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

یک × دو =